محل تبلیغات شما
این جهان جایی مرده.
یک روز مثل همین روزها.
که در خلوت سکوت.
گلی شکوفه زد.
اما صدای خنده ای نیامد.
شاید چون کسی هرگز. 
حتی فکرش را نمی کرد که.
در مرگ هم زایشی باشد.

از شهر فقط بوی مرگ می آید.
و از آسمان صدای آبی سکوت.
که با زبان بی زبانی.
می گوید صبر کن تا.
رنگ ها را به یاد بیاوری.
بعد یک خط ممتد سپید.
در انتهای فصل سپید.

یک مسیر دور نزدیک

پرواز رویای بی بال

بارانم ،منتها قطره ای

سپید ,فصل ,صدای ,سکوت ,یک ,انتهای ,سپید در ,در انتهای ,که در ,فصل سپید ,انتهای فصل

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وب کمک راهنما محمد عینی بنیاد مهر ایران Eshghabad شهر شهروندی - شهروند شهری قالب میوه پاپ شف Pop Chef + گارانتی اس موزیک Robert's notes spinraseci مرجع مقالات و تحقیق دانشگاهی Aurora